Trading strategy

انواع استراتژی در بورس

برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد

انواع استراتژی در بورس

یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود میبخشد

استراتژی صبر (بلند مدت)

یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد.

پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر  باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های ۳ ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس ۱ سال است.

یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و  دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.

استراتژی میان مدت ( تکنیکال)

دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود )

مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.

سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟

با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود.

استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)

این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین ۲ الی ۲۰ درصد) و مدت زمان تقریبی ۱ الی ۵ روز.

در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه می‌شود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام می‌دهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود.

در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی ۱ ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود.

در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟

برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژی‌های بلند‌مدت‌تر را انتخاب کنید.

یک نکته بسیار مهم در مورد معامله‌گری این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربه‌تر نیز بشوید.

شاید برای شما هم مثل خیلی‌ها این سوال پیش بیاید که از کجا می‌توانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟

اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً ‌‌انواع استراتژی در بورس که در بانک‌ها و موسسات و یا کارگزاری‌ها استفاده می‌شوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیاده‌سازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژی‌ها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمت‌‌های موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته می‌شود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.

شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.

نحوه ساخت استراتژی می‌پردازیم:

۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید

همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلند‌مدت، میان‌مدت یا کوتاه‌مدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در پلتفرم‌های معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفته‌اند به صورت کوتاه‌مدت در بازار فعالیت کنند، تایم‌فریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند،

افرادی که برای میان‌مدت برنامه ریخته‌اند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلند‌مدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب می‌کنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحت‌تر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.

۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما

بعد از آن‌که شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که می‌توانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد.

در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، می‌توان تا ۱۰ درصد در هر معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون می‌توانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک می‌کنم نه صحبت از درست بودن آن.

حقیقت این است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.

۳. تشخیص روند کلی 

شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معامله‌گری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست می‌آورید. پس به نظر من کسی که بتواند روند‌ها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار داده‌ایم.

تشخیص روند می‌تواند با استفاده از ابزار‌های ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمی‌توانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین می‌کنیم.

۴. تعیین نقاط ورود و خروج

این مرحله یکی از مهم‌ترین مراحل در ساخت استراتژی است. می‌توان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما می‌توانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید.

نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم می‌کنند، من از آن خارج می‌شوم.

به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.

۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله

دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیین‌شده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع می‌تواند به ۲ شکل صورت بگیرد:

۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)

استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما می‌توانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله به آن قسمت رسید، معاملات را می‌بندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟

ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر می‌گیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:

ریسک به ریوارد مقدار ضرر مقدار سود
۱ به ۲ ۱ واحد انتظار ریسک یا ضرر ۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم

 

شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه می‌کنید و متوجه می‌شوید تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض می‌کنید.

تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته‌ باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض می‌کنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین ضرر یا سود بود.

۲.مدیریت پویا

روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل کنید.

شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایین‌تر رفت، معامله خود را نقد می‌کنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه می‌دارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.

۶. گرفتن خطای استراتژی و مکتوب ساختن آن

باور کنید من اشخاص زیادی را دیده‌ام که بعد از سال‌ها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معامله‌گران بار‌ها و بارها اشتباه خود را در ترید‌ها تکرار می‌کنند اما اصلاً از خود نمی‌پرسند ایراد کار کجاست.

شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید می‌کنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعد‌ها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن می‌رسد که این استراتژی خود را که مکتوب کرده‌اید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.