عوامل تاثیر گذار بر تکامل

تکامل بیولوژیکی طراحی بازارها توسط انسان

پیچیدگی تجارت و اقتصاد مشابه اکوسیستم های طبیعی است و ظهور فناوری غیرمتمرکز به پیشرفت بشریت کمک می کند.

اگر همه گیری جهانی COVID-19 چیزی به بشریت یاد داده باشد ، این درس را به ما داده است که انسان به اندازه زنبور عسل یا مورچه به همنوعان خود وابسته است.

دانشمندان ، دانشگاهیان ، مدیران دارویی ، نیکوکاران و موسسات دولتی با هم همکاری کرده اند تا یک برنامه واکسن را که همه رکورد های سرعت و کارآیی را می شکند ، ارائه دهند. همه این نقش ها برای تلاش لازم بود – در غیاب دیگری نمی توانست هیچ یک موفق شود.

این یک تصویر واضح است از آنچه که ، به نظر من ، مزیت اصلی جامعه بشری است: تقسیم کار که باعث می شود نژاد بشر از مجموع اجزای آن بزرگتر باشد. نمونه های مثبت بیشتر وجود دارد. هنگام نوشتن این مطلب ، من از نرم افزاری استفاده می کنم که در رایانه ای ایجاد نکرده ام و هرگز نمی توانم تولید کنم و همه اینها از طریق برق تأمین می شوند که نه کشف کردم و نه تولید کردم.

سابقه پزشکی و زیست شناسی به من بینش منحصر به فردی در روابط متقابل که سیستم های پیچیده ای را امکان پذیر می سازند ، داده است و سالها مشارکت من در فن آوری های بازرگانی چیزهای زیادی در مورد طراحی بازارها به من آموخته است. هر دو این عقیده را تثبیت کرده اند که تخصص برای موفقیت اقتصادی به همان اندازه که برای سلامت بیولوژیکی مهم است.

مانند یک اکوسیستم طبیعی ، بازار شامل میلیون ها میلیون عامل فردی است که فعالیت می کنند و با یکدیگر تعامل دارند. در مجموع ، این اقدامات متفاوت به شکل یک ارگانیسم فوق العاده است ، که می توان خصوصیات و رفتارهای منحصر به فرد آن را مشاهده کرد و از طریق برون یابی ، پیش بینی کرد.

اکثر اقتصاددانان با آدام اسمیت موافقند که دنیای مدرن رشد اقتصادی خود را مدیون تأثیرات تجمعی این تقسیم کار است که توسط بازارها توزیع شده و از طریق فناوری جدید به آن دامن می زند. این مزیت بزرگ تفکیک نقش هاست: با تخصص در سطح فرد ، گونه ها می توانند در سطح گروه سازماندهی کنند.

رانندگی برای زنده ماندن

این اعمال منافع شخصی معمولاً به نفع یک گونه است و طبق کتاب زیست ژن خودخواه ریچارد داوکینز ، دلیل این امر انتخاب آگاهانه نیست. در عوض ، نتیجه تلاش برای بقای ژنتیکی است که به سختی به هر موجود زنده ای منتقل می شود.

اگر یک موجود زنده ، منافع بزرگش را مقدم بر منافع فردی خود قرار دهد ، احتمالاً یک عمل خیرخواهانه کمتر از آن است ، زیرا سرنوشت آن به طور جدایی ناپذیری با سرنوشت گروه گره خورده است.

یک مورچه کارگر عقیم ، عمر خود را در خدمت یک ملکه بارور می گذراند ، زیرا تنها شانس تداوم بلوک های ساختاری ژنتیکی خود در اطمینان از توانایی تولید مثل ملکه است. در پایان ، ملکه کارگران عقیم به دنیا می آورد زیرا به دیگران احتیاج دارد که مایل باشند زندگی خود را صرف تغذیه و نگهداری از او در هنگام تولید مثل کنند.

در طبیعت ، اعمال خودخواهانه فردی منجر به نتیجه هایی می شود که از شکوفایی کل حمایت می کند ، به همین دلیل بسیاری از ارگانیسم ها – از مرجان ها تا حشرات تا گرگ ها – به صورت مجموعه های کاملاً هماهنگ در هم می آیند. یک موریانه می تواند به تنهایی کار کمی انجام دهد ، اما یک کلنی که با هم کار می کند می تواند ساختارهایی با ارتفاع گیج کننده و پیچیدگی ایجاد کند.

در مورد انسانها هم همینطور است. در حالی که گروههای کوچک جمع آوری شکارچیان می توانند بدون تخصص تخصصی وجود داشته باشند ، اما جوامع پیچیده امروزی – مانند میلیاردها نفر مانند مورچه ها و زنبورها – برای فعالیت ، رشد و پیشرفت نیاز به تفکیک نقش دارند.

حتی یک نفر از ما توانایی فکری یا جسمی – یا طول عمر – برای تبدیل شدن به یک متخصص در همه فعالیت هایی را ندارد که جامعه را قادر به عملکرد خود می کند ، مهم نیست که پیشرفت کند. درعوض ، ما یک تخصص را انتخاب می کنیم ، غالباً جوان و از نظر ذهنی انعطاف پذیر است و نمی تواند نقش و نگارهای نقش خود را یاد بگیرد.

تصمیم برای تخصصی یک تصمیم خودخواهانه است: ما فقط می توانیم کارهای بسیار زیادی انجام دهیم ، بنابراین ما به طور کلی به یک مسیر شغلی پایبند می مانیم که توانایی های ذاتی و / یا تحصیلات ما را ایجاد می کند و پاداش می دهد.

اما ، مجموع تمام این تلاش ها و مجموعه های دانش جداگانه – آنچه اسمیت آن را “ضرب تولیدات همه هنرهای مختلف” می نامد – به مراتب بیشتر از آنچه که مجبور بودیم استاد همه تجارت ها باشیم ، به گروه خوب تبدیل کرده است .

توزیع وظایف نه تنها پول بلکه زمان نیز تولید می کند که می تواند برای پیشرفتهای بعدی استفاده شود. این پیگیری خودخواهانه چیزی است که ما را به عنوان افراد بهتر راضی و پاداش خواهد داد ، همراه با توانایی ما در انتخاب و ساختن بر اساس یافته های افرادی که قبلاً آمده اند ، که ما را از شکار و جمع آوری به پرواز در فضا و ایمونوتراپی سوق داده است.

در آستانه تغییر

وقتی نحوه کار بازارها را بررسی می کنیم ، می بینیم که اصل ژن خودخواهانه به صورت ساعتی در واقعیت ظاهر می شود. افراد برای سودآوری خود عمل می کنند – یعنی برای به دست آوردن سود به رقابت با دیگران می پردازند. در حالی که برخی از بازیکنان ممکن است در سطح فردی بازنده شوند ، در مجموع ، رقابت منجر به تولید محصولات بهتر و گسترش ثروت برای کل افراد می شود.

با ظهور هوش مصنوعی و اینترنت غیرمتمرکز مبتنی بر بلاکچین ، ما در آستانه تحول در کارآیی و انعطاف بازارها قرار داریم – دستاوردهایی که با میلیاردها اقدام شخصی برای منافع شخصی تأمین می شود.

تخصص متقابل – که کلید پیشرفت انسان است – به همان اندازه که در کد زنجیره بلوک در DNA جای گرفته است. از پایین به بالا ، عوامل فردی در یک بلاکچین از طریق رقابت ، سیستم ها و محصولات جدیدی را توسعه می دهند که می خواهند ثروت و سلامت جامعه را از راه های بی شماری بهبود بخشند. این اقدامات متفاوت می تواند بازارها را کارآمدتر کند ، که به نوبه خود ، ضمن کاهش موانع و نقاط درد ، فرصت های بیشتری ایجاد می کند.

اگر همانطور که من کاملاً معتقدم ، بازارها می توانند سیستم های زنده ای محسوب شوند ، نباید توانایی این فناوری را که باعث بهبود شدید تشخیص (تجزیه و تحلیل) و پیش آگهی (پیش بینی) سلامت و رفتار آنها شود ، دست کم بگیریم. یک روز ، این امکان را برای ما فراهم می کند تا به بازارها را مسلط شویم ، همانطور که به ما کمک کرده است از دارو گرفته تا مدیریت ترافیک پیشرفت کنیم.

این هدف برای حمایت از سرمایه داری بی بند و باری نیست که عواقب آن را نادیده می گیرد. از این گذشته ، ژن خودخواه باید درمورد فعالیتهایی بحث کند که احتمال ایجاد آلودگی برای تخریب سلامتی ، ایجاد اختلال در زنجیره غذایی یا در بدترین حالت ، سیاره ای که ما در آن زندگی می کنیم غیرقابل سکونت باشد.

بلکه باید به عنوان اکوسیستم هایی که از طریق رقابت تقویت می شوند به بازارها نزدیک شویم. و بازارهای سالم به احتمال زیاد می توانند راه حل هایی برای مشکلاتی که گونه های ما – و ژن های خودخواه خود – را در معرض خطر قرار می دهد ، ایجاد کنند.

نظرات ، افکار و نظرات بیان شده در اینجا تنها نویسنده است و لزوماً منعکس کننده یا نمایانگر نظرات Cointelegraph و سهم آموز  نیست.

اطلاعات کلی درباره نویسنده:

علی رحمان جوان سفر کارآفرینی خود را آغاز کرد ، اولین ثبت اختراع خود را برای حمل و نقل مجازی غیر هولوگرافیک فقط در ۱۷ سالگی ثبت کرد و اولین فعالیت خود را قبل از ۲۰ سالگی تأسیس کرد.

او در سال ۲۰۱۴ به رمزنگاری رفت و با دیدن توانایی بلاکچین برای تغییر ساختار جامعه ، به ایجاد رشته ای از راه حل های غیرمتمرکز پرداخت . او بنیانگذار Autonio است ، که از تلاش علی برای ایجاد یک جامعه مرفه پیرامون تجارت الگوریتمی برای همه متولد شد.

مقالات ارز های دیجیتال را از اینجا مطالعه بفرمایید